هیوی

لغت نامه دهخدا

هیوی. [ هََ ی َ وی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به هیأت. || عالم به علم هیأت. اخترشناس. ستاره شناس. ستاره شمر. اخترشمار. رجوع به هیأت شود.

فرهنگ فارسی

منسوب به هیات عالم به علم هیات
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال قهوه فال قهوه