هم ناورد

لغت نامه دهخدا

هم ناورد. [ هََ وَ ] ( ص مرکب ) هم نبرد. دو تن که با یکدیگر جنگ کنند :
تو هم ناورد خاقانی نه ای زآنک
سلاح مردی از تن برفشاندی.خاقانی.

فرهنگ فارسی

هم نبرد دو تن که با یکدیگر جنگ کنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال آرزو فال آرزو فال ای چینگ فال ای چینگ