هفت هشت

لغت نامه دهخدا

هفت هشت. [ هََ هََ ] ( اِ مرکب ) کنایه از گفتار خصومت آمیز. ( غیاث ). رجوع به هفت وهشت شود. || ( عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد تقریبی است :
گفتم ز هفت دایره این هفت هشت میل
گفتا ز هفت سایره این هفت هشت اثر؟ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

کنایه از گفتار خصومت آمیز عدد تقریبی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم