هرمین

لغت نامه دهخدا

هرمین. [ هََ رَ م َ ] ( اِخ ) دو بناست بر سر کوهی نهاده به نزدیکی فسطاط و ملاط و از جوهری است که هیچ چیز بر وی کار نکند و هر یکی را از وی چهارصد ارش دراز است اندر چهارصد ارش پهنا اندر چهارصد ارش بلندی و اندر میان وی خانه هاست کرده ، و مر او را یکی در است تنگ و بر این هرمین بسیار علم کنده است از طب و نجوم و هندسه و فلسفه. ( حدود العالم ). رجوع به هرمان شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال میلادی فال میلادی فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت