نخل مومین

لغت نامه دهخدا

نخل مومین. [ ن َ ل ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نخل موم. نخلی که نخلبند سازد :
بلی نخل خرمای مریم بخندد
بر آن نخل مومین که علاّن نماید.خاقانی.گر به اول نستدندی اصل شیرینی ز موم
نخل مومین در رطب شیرین تر از قند آمدی.خاقانی.نخل بستان و ترنج سر ایوان ببرید
نخل مومین را هم برگ ز بر بگشائید.خاقانی.

فرهنگ فارسی

نخل موم نخلی که نخلبند سازد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال عشق فال عشق فال چوب فال چوب فال مکعب فال مکعب