ناگشادن

لغت نامه دهخدا

ناگشادن. [ گ ُ دَ ] ( مص منفی ) نگشادن. نگشودن. از هم باز نکردن :
بس است این طاق ابرو ناگشادن
به طاقی با نطاقی وانهادن.نظامی.مقابل گشادن. رجوع به گشادن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم