نامکشوف

لغت نامه دهخدا

نامکشوف. [ م َ ] ( ص مرکب ) کشف ناشده. نهفته. مستتر. در پرده. پنهان. ناآشکار.

فرهنگ فارسی

کشف ناشده مستقر . در پرده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال عشق فال عشق فال احساس فال احساس فال مکعب فال مکعب