منتقی

لغت نامه دهخدا

منتقی. [ م ُ ت َ قا ] ( ع ص ) برگزیده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به انتقاء شود.
منتقی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) آنکه برمی گزیند. || آنکه مغز از استخوان برمی آورد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). رجوع به انتقاء شود.

فرهنگ عمید

برگزیده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق فال میلادی فال میلادی فال آرزو فال آرزو