مرغداری

لغت نامه دهخدا

مرغداری. [ م ُ ] ( حامص مرکب ) عمل مرغ دار. تربیت مرغ. نگاهداری مرغ خانگی. پرورش مرغ خانگی. || ( اِ مرکب ) محل و مکانی که در آنجا مرغان خانگی پرورش دهند.

فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل مرغدار.
۲. (اسم ) مکانی برای پرورش مرغ.

فرهنگ فارسی

عمل و شغل مرغدار نگاهداری مرغ تربیت مرغان .

دانشنامه عمومی

مرغداری صنعتی از صنایع زیرمجموعه کشاورزی می باشد که در آن ضمن پرورش طیور از تولیدات آن اعم از گوشت و تخم مرغ استفاده می شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم