لکوان

لغت نامه دهخدا

لکوان. [ ل َک ْ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان گنجگاه بخش سنجبد شهرستان هروآباد، واقع در 14هزارگزی جنوب سنجبد در مسیر شوسه هروآباد به میانه. کوهستانی ، گرمسیر و دارای 118 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات ، حبوبات و پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
لکوان. [ ل َک ْ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در 37هزارگزی تازه کندانگوت و سی هزارگزی شوسه بیله سوار به آصلاندوز. کوهستانی ، گرمسیر و دارای 10 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

لکوان (کوثر). لکوان یک روستا در ایران است که در دهستان سنجبد جنوبی واقع شده است. لکوان ۷۴ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم