لقاه

لغت نامه دهخدا

( لقاة ) لقاة. [ ل َ ] ( ع مص ) لقاء. دیدار کردن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

لقائ ٠ دیدار کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب استخاره کن استخاره کن فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فرشتگان فال فرشتگان