لغت نامه دهخدا قضای حاجت. [ ق َ ی ِ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) برآوردن نیازمندی.- قضای حاجت کردن ؛ کنایه از تخلیه کردن. ادرار کردن. دفع فضول معده. رجوع به قضاء شود.