یک جانی

لغت نامه دهخدا

یک جانی. [ ی َ /ی ِ ] ( حامص مرکب ) اتحاد. اتفاق. همدلی :
یک دو جام از روی مخموری بخور
یک دو جنس از روی یک جانی بخواه.خاقانی.

فرهنگ فارسی

اتحاد اتفاق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس