کوه سنب. [ سُمْب ْ ] ( نف مرکب ) کوه سنبنده. آنکه کوه را سوراخ کند. ( فرهنگ فارسی معین ) : کوه سنب از خدنگ قاف شکاف چرخ دوز از سنان ناوک لاف.سنائی ( حدیقه از فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
کوه سنبنده، سوراخ کنندۀ کوه.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه کوه را سوراخ کند : کوه سنب از خدنگ قاف شکاف چرخ دوز از سنان ناوک لاف . ( حدیقه )