چاوک

لغت نامه دهخدا

چاوک. [ وَ ] ( اِ ) مخفف چکاوک است. ( برهان ) ( جهانگیری ). بمعنی چکاوک و مخفف آن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) چکاوک. ( ناظم الاطباء ). مرغی باشد برابر به گنجشک.( برهان ). قبره ( به عربی ) ( برهان ). ( ناظم الاطباء ).
چاوک. [ وَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج که در 5 هزارگزی شمال دژ شاهپور و 2 هزارگزی ثلاثه بالا واقع شده دامنه و سردسیر است و 125 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات ، لبنیات و توتون میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ عمید

= چکاوک

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جل . ۲ - نوایی از موسیقی .
دهی از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج

دانشنامه عمومی

چاوک (دشتستان). چاوک ( دشتستان ) ، روستایی از توابع بخش ارم شهرستان دشتستان در استان بوشهر ایران است.
این روستا در دهستان دهرود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۲۶ نفر ( ۹۷خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم