پیکارگر

لغت نامه دهخدا

پیکارگر. [ پ َ / پ ِ گ َ ] ( ص مرکب ) پیکارکننده. پیکارجوی. ( آنندراج ). مبارز. جنگی :
چنین پاسخ آورد پیکارگر
که ای پهلوانان با نام و فر.فردوسی.که پیکارگرْشان سپهبد شده ست
به رزم اندرون دستشان بد شده ست.فردوسی.

فرهنگ معین

(پِ. گَ ) (ص فا. ) مبارز، جنگی .

فرهنگ عمید

پیکارکننده، جنگی.

ویکی واژه

مبارز، جنگی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال چای فال چای فال ای چینگ فال ای چینگ فال سنجش فال سنجش