چرخ کار

لغت نامه دهخدا

چرخ کار. [ چ َ ] ( ص مرکب )تراشکار. متخصص تراش دادن فلزات. چرخ گر. استاد صنعت تراشکاری. رجوع به چرخ کاری و چرخ گر و چرخ گری شود.

فرهنگ عمید

۱. کسی که با چرخ کار می کند.
۲. کسی که با چرخ چاقوتیزکنی کارد و چاقو تیز می کند.
۳. آن که با ماشین تراش، فلزات را تراش می دهد، تراش کار.

فرهنگ فارسی

تراشکار . چرخ گر . مخصوص تراش دادن فلزات .
کسی که باچرخ کارمیکند، وکاردوچاقوتیزمیکند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی