وارون بخت
وارون بخت.[ ب َ ] ( ص مرکب ) بخت برگشته. وارونه بخت :
چه کند زورمند وارون بخت
بازوی بخت به که بازوی سخت.سعدی.
بخت برگشته، بدبخت: چه کند زورمندِ وارون بخت / بازوی بخت بِهْ که بازوی سخت (سعدی: ۱۲۰ ).
(صفت ) بخت برگشته بدبخت : (( چه کند زورمند وراون بخت بازوی بخت به که بازوی سخت ) ). ( سعدی )