نارایج

لغت نامه دهخدا

نارایج. [ ی ِ ] ( ص مرکب ) نارائج. متاعی که قابل فروختن و داد و ستد نباشد. ( ناظم الاطباء ). || پولی که رایج و روان نبود. ( ناظم الاطباء ). که نارواج است. که رایج نیست. پولی که رواج ندارد و در جریان نیست. که از رواج افتاده است. ناروا. || بازار کاسد و کساد. ( ناظم الاطباء ). بی خریدار. ناروان.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - متاعی که قابل فروختن و داد و ستد نباشد . ۲ - پولی که رایج نباشد نبهره ۳ - بازار کاسد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم