پاک مرد

لغت نامه دهخدا

پاک مرد.[ م َ ] ( ص مرکب ) صالح. مقابل ناپاکمرد :
تو تا برنشستی بزین نبرد
نبودی مگر یکدل وپاک مرد.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مرد پاک صالح مقابل ناپاکمرد.
صالح مقابل ناپاکمرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال مکعب فال مکعب فال انبیا فال انبیا فال تماس فال تماس