یرقه

لغت نامه دهخدا

یرقه. [ ی ُ ق َ ] ( ترکی ، اِ ) یرغه. یرقا. یرغا. نوعی از رفتار اسب و دیگر ستور.
- امثال :
خر خالی یرقه می رود. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به یرغه شود.

فرهنگ فارسی

(اسم )اسب راه رو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن