کنترات

لغت نامه دهخدا

کنترات. [ ک ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) قرارداد. ( فرهنگ فارسی معین ) ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). فرهنگستان ایران «قرارداد» را به جای این کلمه پذیرفته است. رجوع به قرارداد و واژه های نو فرهنگستان ایران ص 58 شود.
- کنترات بستن ؛ قرارداد بستن. قرارداد با کسی یا مؤسسه ای بستن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(کُ تُ ) [ فر. ] (اِ. ) قرارداد، قرارداد برای کارهای ساختمانی و غیره ، پیمان .

فرهنگ عمید

قرارداد، مقاطعه کاری.

فرهنگ فارسی

قرارداد، قراردادبرای کارهای ساختمانی یاکارهای دیگر
( اسم ) قرار داد .

ویکی واژه

قرارداد، قرارداد برای کارهای ساختمانی و غیره، پیمان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم