پاشان

لغت نامه دهخدا

پاشان. ( نف ، ق ) در حال پاشیدن :
همی پای کوبنده بر فرش چین
ز سر مشک پاشان گل از آستین.اسدی.
پاشان. ( اِخ ) قریه ای از هرات و از آنجاست ابوعبید احمدبن محمدبن ابی عبید مؤدّب هروی پاشانی و آنرا فاشان نیز گویند.

فرهنگ عمید

۱. = پاشیدن
۲. پاشنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): مشک پاشان.

فرهنگ فارسی

( صفت ) در حال پاشیدن : مشک پاشان .
در حال پاشیدن

دانشنامه عمومی

پاشان ( به لاتین: Paşan ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان زاقاتالا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ورق فال ورق