ناوبان. ( اِ مرکب ) ملاح. کشتی بان : بدان ناوبان گفت فیروزشاه که کشتی برافکن هم اکنون به راه.فردوسی.|| ستوان نیروی دریائی. ( لغات فرهنگستان ). یکی از درجات نیروی دریائی مطابق ستوان در ارتش.
فرهنگ معین
(اِمر. ) کشتی بان .
فرهنگ عمید
افسر نیروی دریایی، نظیر ستوان در نیروی زمینی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - کشتی بان ملاح .۲ - ستوان نیروی دریایی .