یلم

لغت نامه دهخدا

یلم. [ ی َ ل َ ] ( اِ ) سریش. سریشم. ( ناظم الاطباء ). سریشم ماهی. ( یادداشت مؤلف ). اسم فارسی عزی السمک است. ( تحفه حکیم مؤمن ). سریشم. سریشم نجاری.
- یلم ماهی ؛ سریشم ماهی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. سریش.
۲. سریشُم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ماهجونگ فال ماهجونگ