یت

لغت نامه دهخدا

یت. [ ای ی َ ] ( ع پسوند ) در عربی جزء مؤخر مصدر صناعی اسمی است یعنی مصدری که با آن یاء نسبت و تاء تأنیث ( - یت ) آمده باشد، مانند مالکیت ، مرغوبیت ، انسانیت ، معروفیت ، حریّت ، ماهیت. ( از کلمات فارسی نیز مصدر صناعی درست می کنند مانند دوئیت ، خوبیت. اما ادبا به کار بردن این کلمات را درست نمی دانند ).
یت. [ ی ِ ] ( اِ ) نوعی از نواعم در دریاهای گرم. ( یادداشت مؤلف ).
یت. [ ی َ ] ( ضمیر ) ضمیر متصل به معنی «ات » که پس از اسمهایی که به الف و یا و واو تمام شده باشند درمی آورند، مانند عصایت و گیسویت. ( ناظم الاطباء ). اما این قول اساس علمی ندارد. و ضمیر منحصراً همان «ت » است.

فرهنگ فارسی

ضمیر متصل بمعنی ات که پس از اسمهایی که بالف و یا واو تمام شده باشند در می آورند مانند عصایت و گیسویت اما این قول اساس علمی ندارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم