یاسیج

لغت نامه دهخدا

یاسیج. ( اِ ) یاسج :
عجب دلتنگ و بیمارم ز صد بگذشت تیمارم
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی.منوچهری ( از جهانگیری ).رجوع به یاسج شود.

فرهنگ فارسی

یاسج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت فال نخود فال نخود فال عشقی فال عشقی