گردانگیز

لغت نامه دهخدا

گردانگیز. [ گ َ اَ ] ( نف مرکب ) غبارانگیزنده. آنکه گرد انگیزد: ریاح معاجیح ؛ بادهای تند گردانگیز. هبوب ؛ باد گردانگیز. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

آن که گردوغبار برپا کند، غبارانگیز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه گرد بر پا کند غبار انگیزنده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم