گردابش

لغت نامه دهخدا

گردابش. [ گ ِ ب ِ ] ( اِ ) اندیشه و تأمل. تعمق و تفحص. || آشفتگی. || دلیل. برهان. ( از ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال سنجش فال سنجش فال تخمین زمان فال تخمین زمان