کاستگی

لغت نامه دهخدا

کاستگی. [ ت َ / ت ِ ] ( حامص ) کسر. کاستگی بازار، نعس. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال لنورماند فال لنورماند فال شمع فال شمع فال آرزو فال آرزو