لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
کار گذاشتن
لغت نامه دهخدا
کار گذاشتن. [ گ ُت َ ] ( مص مرکب ) نصب کردن چنانکه دری را در درگاه.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) نصب کردن ( مثلا دری را در چهار چوب. خود ) .
نصب کردن
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال تک نیت
فال چای
فال تاروت
فال میلادی