چابک رکاب

لغت نامه دهخدا

چابک رکاب. [ ب ُ رِ ] ( ص مرکب ) سوار نیک و فارس :
ز جنگی سواران چابک رکاب
به نهصد هزار آمد اندر حساب.نظامی ( شرفنامه ).سوار هنرمند چابک رکاب
که بر آتش انگشت زد بی حساب.نظامی ( از شرفنامه ).

فرهنگ فارسی

سوار نیک و فارس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم