پیازداغ

لغت نامه دهخدا

پیازداغ. ( اِ مرکب ) پیاز خرد بریده در روغن سرخ کرده. پیاز بقطعات کوچک و خرد بریده و بر روغن سرخ کرده. پیاز روغن.

فرهنگ معین

(اِمر. ) پیاز خلال شده که در روغن سرخ می کنند و در غذا می ریزند. ، ~ داغ چیزی زیاد شدن (کن . ) کیفیت ظاهری چیزی دو چندان شدن .

فرهنگ عمید

پیاز خردکرده که در روغن تف داده باشند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پیاز خلال کرده که در روغن سرخ کنند و فلفل و زرد چوبه بزنند پیاز روغن .

ویکی واژه

پیاز خلال شده که در روغن سرخ می‌کنند و در غذا می‌ریزند. ؛ ~ داغ چیزی زیاد شدن (کن.)
کیفیت ظاهری چیزی دو چندان شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال ای چینگ فال ای چینگ فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی