پژوهندگی

لغت نامه دهخدا

پژوهندگی. [ پ ِ / پ َ هََ دَ ] ( حامص ) عمل پژوهنده. تفحص. تجسس. جستجو :
در او کرد باید پژوهندگی
که از ما ندارد شکوهندگی.نظامی.

فرهنگ عمید

۱. تفحص، تجسس.
۲. تحقیق.
۳. رسیدگی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مکعب فال مکعب فال ارمنی فال ارمنی