پناه دادن

لغت نامه دهخدا

پناه دادن. [ پ َ دَ ] ( مص مرکب ) زنهار دادن. در حمایت خویش گرفتن. پشتی کردن. اعاذه. ایواء. تاویة. تحصیه.صری. خفر؛ پناه دادن کسی را. ( منتهی الارب ). || پناه بردن : و چنانکه مرغ پناه به آشیان دهد ایشان پناه بذکر من دهند. ( کیمیای سعادت ). متوجه مرد گشته برسیدند و پناه بدو دادند. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) در حمایت خویش گرفتن زنهار دادن پشتی کردن اعاذه ( ترجمان القر آن ص ۲ . ) ۱۱- ( مصدر ) پناه بردن پناه گرفتن
زنهاز دادن پشتی کردن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در حمایت خویش گرفتن را پناه دادن می گویند که از آن در باب حج و جهاد بحث شده است.
از شرایط اهل ذمه پناه ندادن به جاسوس مشرک است.
پناه دادن و حرم
کسی‏که به‏واسطه جنایتی درخارج حرم، حد، تعزیر یا قصاص بر او ثابت شده است اگر به حرم پناه ببرد، مردم باید برای بیرون آمدن از حرم بر او سخت بگیرند. از راههای سخت‏گیری، پناه ندادن به او است.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم