پس و پیش

لغت نامه دهخدا

پس و پیش. [ پ َ س ُ ] ( اِ مرکب ) یا پیش و پس. پس و پیش یکی شدن.دو مجرای شرم زن بهم پیوستن. افضاء: اِمراة مفضاة؛ زن که پیش و پس او یکی گردیده باشد. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

عقب وجلو.
* پس وپیش کردن: (مصدر متعدی )
۱. اشیایی را که در جایی گذاشته شده جابه جا کردن و جای آن ها را عوض کردن.
۲. مردمی را که در جایی جمع شده اند به عقب وجلو راندن.

فرهنگ فارسی

پساپیش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال حافظ فال حافظ فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال سنجش فال سنجش