پای چوبین

لغت نامه دهخدا

پای چوبین. [ ی ِ ] ( ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) پای که از چوب کنند لنگان را :
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بی تمکین بود.مولوی.چوبی که بازیگران بر پای خود بندند و بلند شوند وبه آن براه بروند. ( تتمه برهان قاطع ). چوبی که چوپانان برپای بندند تا قدمها فراخ بردارند.

فرهنگ فارسی

پای که از چوب کنند لنگان را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال امروز فال امروز فال ارمنی فال ارمنی فال چای فال چای