پاک شده
پاک شده. [ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) سترده. زدوده. ممحو. ممحوه. ممحی. ممحیه. محو شده. زایل شده. مطموس. مطموسه. منسوخ. محکوک. ممحوق. ممحوقه. || بری. عاری. || پاک. زکّی. منقّح. مطهّر.
۱. پاکیزه شده.
۲. سترده، زدوده، محوشده.
( صفت ) ۱- سترده زدوده زایل شده محو شده مطموس منسوخ محکوک ممحوق . ۲- بری عاری . ۳- پاک پاکیزه زکی منقح مطهر .