وقودها

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی وَقُودُهَا: هیزمش - آتش گیرانه اش (وقود:ماده سوختنی مثل هیزم یا آنچه باعث سوختن شود مثل فندک)
ریشه کلمه:
ها (۱۳۹۹ بار)وقد (۱۱ بار)
«وَقُود» از مادّه «وَقْد ـ وُقُود» به معنای «آتشگیره» است; یعنی مادّه قابل اشتعال، مانند هیزم (نه به معنای «آتش زنه» همچون کبریت یا جرقه ای که با سنگ های مخصوص ایجاد می کنند).
«وَقُود» ـ چنان که در سابق نیز اشاره شد ـ به معنای «آتشگیره» یعنی مادّه قابل اشتعال، و چیزی که آتش را با آن می افروزند (مانند هیزم) می باشد، نه به معنای «آتش زنه» مثل «کبریت»، چرا که عرب آن را «زناد» می گوید.
و تعبیر به «ذاتِ الْوَقُود» در سوره «بروج» با این که همه آتش ها احتیاج به هیزم و مانند آن دارد، اشاره به کثرت مواد آتش زایی است که آنها به کار می گرفتند، و طبعاً آتش بسیار دامنه دار و پر شعله ای به وجود می آمد، و اگر بعضی «ذاتِ الْوَقُود» را در اینجا به معنای آتش شعلهور تفسیر کرده اند، ظاهراً به همین دلیل است، نه آنچه بعضی پنداشته اند که «وَقُود» دارای دو معنا است،: یکی «هیزم» و دیگری «شعله»، و تأسف خورده اند که چرا مفسران و مترجمان به این نکته توجّه نکرده اند!
افروخته شدن آتش. چنانکه ایقاد به معنی افروختن آن است. . برای شما از درخت سبز آتشی بوجود آورد که از آن آتش می‏فروزید. رجوع شود به «خضر». . ای هامان برای من بر گل آتش بیافروز و آجر بپز. استیقاد: افروخته شدن و افروختن است . حکایت آنها حکایت آن کس است که آتشی روشن کرد. وَقُود: (به فتح واو) هیزم و نحو آن که وسیله آتش افروزی است. . آنها هیزم آتش اند . بترسید از آتشی که خوراک و هیزم آن مردم و سنگهااند رجوع شود به «حجر». وُقود (بضم - و) مصدر است به معنی افروخته شدن ولی در قرآن عظیم بکار نرفته است. * . آتش افروخته خدا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای فال سنجش فال سنجش