وجز

لغت نامه دهخدا

وجز. [ وَ ] ( ع ص ) تیزجنبش سریعالحرکة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). وجزة مؤنث آن است. ( منتهی الارب ). تیزجنبش تندرونده و سریعالحرکة. ( ناظم الاطباء ). || زوددهنده. ( منتهی الارب ). سریعالعطا. ( از اقرب الموارد ). || شتر تندرو. ( اقرب الموارد ). || سبک و کوتاه از کار و سخن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || چیز کوتاه و موجز. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). سبک و کوتاه از هر چیزی. ( منتهی الارب ). || ( مص ) کوتاه کردن سخن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). وجازة ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). وُجوز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به وجوز و وجازة شود.

فرهنگ فارسی

زود دهنده یا شتر تندرو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال لنورماند فال لنورماند فال اوراکل فال اوراکل فال ارمنی فال ارمنی