مالکه

لغت نامه دهخدا

( مألکة ) مألکة. [ م َءْ ل ُ / ل َ ک َ ] ( ع اِ )پیغام. مَألُک. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
مالکه. [ ل ِ ک َ / ک ِ ] ( اِخ ) معشوقه شاپور شاه. ( از فهرست ولف ). بنقل شاهنامه دختر طائر غسانی از نوشه دختر نرسی ساسانی است که درجنگ شاپور ذوالاکتاف با «طائر»، در گشادن حصاری شاپور را یاری داد و شاپور او را بزنی گرفت :
ز طائر یکی دختش آمد چو ماه
که گفتی که نرسی است با تاج و گاه
پدر مالکه نام کردش چو دید
که دختش همی مملکت را سزید.( شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2031 ).ز دیوار دژ مالکه بنگرید
درفش سرنامداران بدید.( شاهنامه ایضاً، ص 2032 ).

فرهنگ اسم ها

اسم: مالکه (دختر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: maleke) (فارسی: مالکه) (انگلیسی: malekeh)
معنی: مؤنث مالک، از شخصیتهای شاهنامه، آن که دارنده و صاحب اختیار چیزی یا کسی باشد، نام دختر طایر غسانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل فال نوستراداموس فال نوستراداموس