ساوین

لغت نامه دهخدا

ساوین. ( اِ ) سبدی که در آن پنبه گذارند از برای ریسیدن. ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ). سبدی باشد که پنبه مهیا کرده بجهت رشتن در آن گذارند. ( برهان ). سبد سرتنگ که بهندی پهاری گویند. ( غیاث ): قفه ؛ ساوین پنبه و آن کدوی خشک میان تهی کرده است که پنبه در آن نهند ریشتن را. ( صراح اللغه ). رجوع به ساویس و ساوس و ساون شود.
ساوین. ( اِخ ) حاکم نشین ایالت آلپ علیا از بخش گاپ . دارای 980 تن سکنه است و 290 گز از سطح دریا ارتفاع دارد. محل بافتن پارچه های کتانی است.
ساوین. ( اِخ ) جایگاهی است. ( معجم البلدان ).

فرهنگ عمید

سبدی که پنبه های زده شده را که برای ریسیدن آماده می کنند در آن بگذارند.

فرهنگ فارسی

جایگاهی است

فرهنگ اسم ها

اسم: ساوین (دختر) (فارسی) (تلفظ: sāvin) (فارسی: ساوين) (انگلیسی: savin)
معنی: گرانمایه و با ارزش، آسوده و آرام، ( = ساویس )، ساویس به علاوه آسوده و آرام، نام جایی، سبدی که در آن پنبه می گذارند

دانشنامه عمومی

ساوین (استان لوبلین). ساوین ( به لهستانی: Sawin ) یک روستا در لهستان است که در گمینا ساوین واقع شده است. ساوین ۲٬۱۸۱ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال سنجش فال سنجش فال درخت فال درخت