زمین شناس

لغت نامه دهخدا

زمین شناس. [ زَ ش ِ ] ( نف مرکب ) زمین شناسنده. عالم به احوال قسمتهای مختلف کره زمین. شخصی که در مورد ساختمان بخش های زمین تحقیقاتی دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده بعد شود.

فرهنگ عمید

عالم به علم زمین شناسی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) علم به احوال کره زمین شخصی که در مورد ساختمانهای بخشهای مختلف زمین تحقیقانی دارد .

دانشنامه عمومی

زمین شناس کسی یا ویژگی کسی است که در علم زمین شناسی تخصص دارد و عهده دارِ درک و تفسیر یک، دو، یا چند شاخه از این علم است. زمین شناس دربارهٔ مواد جامد و مایعِ تشکیل دهندهٔ زمین مطالعه می کند. همچنین، با دانش هایی مانند فیزیک، شیمی، و زیست شناسی آشنایی دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم