شادی رسان

لغت نامه دهخدا

شادی رسان. [ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) نعت از شادی رسانیدن. رساننده ٔشادی. شادی بخش. شادی ده :
زردی زر شادی دلهاست من شادم از آنک
سکه رخ را زر شادی رسان آورده ام.خاقانی.

فرهنگ فارسی

نعت از شادی رسانیدن رساننده شادی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال اعداد فال اعداد فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال جذب فال جذب