سربه سر

فرهنگ عمید

۱. سراسر، سرتاسر، همه، همگی: عالم همه سربه سر خراب است و یباب / در جای خراب هم خراب اولی تر (حافظ: ۱۱۰۰ ).
۲. (صفت ) برابر.
* سربه سر شدن: (مصدر لازم ) [مجاز] برابر شدن، مساوی شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم