ساده لوحی

لغت نامه دهخدا

ساده لوحی. [ دَ / دِ ل َ / لُو ] ( حامص مرکب )ساده لوح بودن. ساده دل بودن. رجوع به ساده لوح شود.

فرهنگ فارسی

ساده لوح بودن ساده دل بودن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم