ماصدق

لغت نامه دهخدا

ماصدق. [ ص َ دَ ] ( ع اِ مرکب ) در اصل ماصدق علیه بود یعنی آنچه صادق شد بر آن. در محاوره به معنی مضمون و معنی مستعمل. ( غیاث ) ( آنندراج ). کلمه فعل مأخوذ از تازی ، هرچیزی که بیان شود و ثابت و محقق گردد و در محاورات بیشتر به معنی مضمون و معنی استعمال می شود. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به «ما» معنی دوم شود.

فرهنگ عمید

مصداق.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب فال نخود فال نخود فال حافظ فال حافظ