لغت نامه دهخدا
لن. [ ] ( اِ ) به هندی ملح است. ( تحفه حکیم مؤمن ).
لن. [ ل َ ] ( اِخ ) ( سَن... ) پاپ مسیحی ظاهراً از سال 64 تا 76 م.
لن
لن. [ ] ( اِ ) به هندی ملح است. ( تحفه حکیم مؤمن ).
لن. [ ل َ ] ( اِخ ) ( سَن... ) پاپ مسیحی ظاهراً از سال 64 تا 76 م.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
حرف نفی به معنی هرگز، نه، لن ترانی:هرگزمرانبینی
۱- هرگزنه نه . ۲- گاه اشاره است به لن ترانی . ( هرگز مرا نخواهی دید ) ( که از جانب حق تعالی بموسی خطاب شده ) : قامتم چون لام و نون کردی چو موسی در امید پس مرا در گلبن غیرت نوای لن زدی . ( سنائی . مصف.۳۲۳ )
پاپ مسیحی ظاهرا از سال ۶۴ تا ۷۶ میلادی .
دانشنامه عمومی
لن (نیدرزاکسن). لن ( به آلمانی: Lenne ) یک شهر در آلمان است که در هولتسمیندن واقع شده است. لن ۷۲۰ نفر جمعیت دارد.
دانشنامه اسلامی
معنی لَنْ أَجِدَ: هرگز نمی یابم
معنی لَنْ أُرْسِلَهُ: هرگز اورا نخواهم فرستاد
معنی لَنْ أُکَلِّمَ: هرگز سخن نمی گویم
معنی لَنْ أَکُونَ: هرگز نمی شوم
معنی لَن تَبْلُغَ: هرگز نمی رسی
معنی لَّن تَبُورَ: هرگزنابود نمی شود -هرگز کساد و بی سود نمیشود
معنی لَّن تَتَّبِعُونَا: هرگز مارا پیروی نمی کنید
معنی لَن تَجِدَ: هرگز نمی یابی
معنی لَّن تُحْصُوهُ: هرگز نمی توانید مقدارو تعداد آن را مشخص کنید
معنی لَّن تَخْرُجُواْ: هرگز خارج نخواهید شد
معنی لَن تَخْرِقَ: هرگز نمی شکافی
معنی لَن تُخْلَفَهُ: هرگز از آن تخلف نخواهد شد
معنی لَن تَرَانِی: هرگز مرا نمی بینی
معنی لَن تَرْضَیٰ: هرگز راضی نمی شود
ریشه کلمه:
لن (۱۰۶ بار)
حرف نصب و نفی واستقبال است . یهود ونصاری هرگز از تو راضی نباشند تا مگر از دینشان پیروی کنی. در قاموس میگوید: آن برای نفی ابد است نه تاکید نفی: چنانکه زمخشری گفته، اگر برای ابد بود لفظ «الیوم» در آیه . نمیآمد و اگر برای تأکید بود لفظ «ابد» در . تکرار میشد و اصل عدم تکرار است. در اقرب الموارد چیزی در این باره نفیاً و اثباتاً نقل نکرده است ولی طبرسی ذیل . فرموده لن نفی ابد است چنانکه فرموده «وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ اَبَداً» «لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً»، به نظر میآید قول قاموس ضعیف است.
