لشکرانگیز. [ ل َ ک َ اَ ] ( نف مرکب ) آنکه به جمع کردن سپاه و سوق آن مأمور است : همی لشکرانگیز از ایران کنی بروبه همی جنگ شیران کنی.اسدی ( گرشاسبنامه ص 58 ).
فرهنگ عمید
آن که لشکر را حرکت دهد و به جنگ ببرد.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- کسی که لشکر فراهم آورد و بجایی سوق دهد . ۲- لشکر افروز .