لاعلاج
لاعلاج. [ ع ِ ] ( ع ص مرکب ) ( از: لا + علاج ) بی درمان. || ناچار. ناچاره. لابد. ناگزیر. بی چاره. بدون چاره. بضرورت. بالضّرورة. چاره ناپذیر.
۱. ناچار، ناگزیر.
۲. (صفت ) بی درمان.
بی درمان ناچار ناگریز . یا لاعلاجی . ضرورت ناچااری .
ناگزیر . ناچار